Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (3486 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Wie viel Betten pro Zimmer? U چند تا تخت خواب در هر اتاق [هست] ؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Bett im Mehrbettzimmer {n} U تخت خواب در اتاق چند تختخوابه
Other Matches
Fußboden {m} U کف اتاق
Raum {m} U اتاق
Zimmer {n} U اتاق
Boden {m} U کف اتاق
Falltür {f} U در کف اتاق
Dachstube {f} U اتاق زیرشیوانی
Wartezimmer {n} U اتاق انتظار
Schwesternzimmer {n} U اتاق پرستار
Badezimmer {n} U اتاق حمام
Familienzimmer {n} U اتاق خوانوادگی
Doppelzimmer {n} U اتاق دونفره
Was für ein charmantes Zimmer! U چه اتاق فریبایی!
Beratungszimmer {n} U اتاق مشاوره
Kinderzimmer {n} اتاق بچه
Verhandlungssaal {m} U اتاق دادگاه
Fremdenzimmer {n} U اتاق اجاره ای
Ankleidezimmer {n} U اتاق رخت کن
Einbettzimmer {n} U اتاق یک نفره
Doppelzimmer {n} U اتاق دو تخته
Billardzimmer {n} U اتاق بیلیارد
Einzelzimmer {n} U اتاق یک نفره
Besprechungszimmer {n} U اتاق کنفرانس
Bohnerwachs {n} U واکس کف اتاق
Folterkammer {f} U اتاق شکنجه
Fußbodenbelag {m} U کف پوش اتاق
Bootsvermietung {f} U کرایه اتاق
Empfangszimmer {n} U اتاق پذیرایی
Einbettzimmer {n} U اتاق یک تختخوابه
Diele {f} U تخته کف اتاق
Ankleideraum {m} U اتاق رخت کن
Bootsverleih {m} U کرایه اتاق
Amtsstube {f} U اتاق اداره
Hobbyraum {m} U اتاق سرگرمی
Fußbodenbelag {m} U پوشش کف اتاق
Amtsstube {f} U اتاق دفتر
Kreißsaal {m} U اتاق زایمان
Einzelzimmer {n} U اتاق یکنفره
Arbeitszimmer {n} U اتاق مطالعه
Estrich {m} U مصالح کف اتاق
Ich möchte ein Dreibettzimmer. U من یک اتاق سه تخته میخواهم.
Notaufnahmestelle {f} U اتاق عمل اورژانس
Unfallstation {f} U اتاق عمل اورژانس
Notfallaufnahme {f} U اتاق عمل اورژانس
Notfallstation {f} U اتاق عمل اورژانس
Klausur {f} U اتاق راهبان [دین]
Cockpit {n} U اتاق خلبان [هواپیما]
Dachstube {f} U اتاق زیر شیروانی
Dachkammer {f} U اتاق زیر شیروانی
Dachboden {m} U اتاق زیر شیروانی
Erker {m} U شاه نشین [اتاق]
Rettungsstelle {f} U اتاق عمل اورژانس
Coupé {n} U اتاق داخل ترن
Notaufnahme {f} U اتاق عمل اورژانس
Ich nehme es. U من این [اتاق] را برمیدارم.
Es gibt ein Problem mit meinem Zimmer. U اتاق من اشکال دارد.
nicht an der Tastatur U دور از کامیوتر [در اتاق چت]
Dreibettzimmer {n} U اتاق سه تخت خوابه
OP-Schwester {f} U پرستار اتاق عمل
eigenes Bad U با حمام [اتاق هتل]
Ich möchte ein Einzelzimmer. U من یک اتاق یک نفره می خواهم.
Arbeitszimmer {n} U اتاق کار [کارگاه ]
Ich möchte ein Doppelzimmer. U من یک اتاق دو نفره می خواهم.
Das Zimmer ist schmutzig. U اتاق کثیف است.
abwesend vom Computer U دور از کامیوتر [در اتاق چت]
Es gibt kein [warmes] Wasser. U آب [گرم] نیست. [در اتاق]
Operationsschwester {f} U پرستار اتاق عمل
Das Zimmer ist stinkig. U اتاق بوی گند می دهد.
Das Zimmer ist verschimmelt. U اتاق کپک زده است.
Ich möchte ein Zimmer für drei Personen. U من یک اتاق برای سه نفر می خواهم.
Ich möchte ein Doppelbettzimmer. U من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
Bleikammerverfahren {n} U فرایند اتاق سربی [شیمی]
gemischtes Mehrbettzimmer {n} U اتاق چند خوابه مختلط
Haben Sie ein Zimmer? U یک اتاق دارید؟ [گفتگو روزمره]
Darf ich ein Zimmer sehen? U اجازه دارم یک اتاق را ببینم؟
Haben Sie etwas größeres? U بزرگتر از این دارید؟ [اتاق]
Das Zimmer ist laut. U اتاق [در جای] پر سروصدایی است.
Das Zimmer ist verraucht. U اتاق دود گرفته است.
Haben Sie etwas mit Aussicht? U با منظره دارید؟ [اتاق هتل]
Haben Sie etwas ruhigeres? U ساکت تر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas helleres? U روشنتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas günstigeres? U ارزانتر از این دارید؟ [اتاق]
Arbeitszimmer {n} U اتاق کار یا تدریس [در خانه]
Haben Sie etwas kleineres? U کوچکتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas besseres? U بهتر از این دارید؟ [اتاق]
Maria ist im Zimmer nebenan. U ماری در اتاق پهلویی است.
Rinder [Zimmer] in übelstem Zustand U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
Kochnische {f} U گوشه اتاق برای آشپزی
Das Zimmer ist muffig. U اتاق بوی ناگرفته پوسیده دارد.
Bude {f} U اتاق خصوصی [در خانه] [اصطلاح روزمره]
Wann muss ich das Zimmer verlassen? U کی باید از اتاق [هتل ] بیایم بیرون؟
Das Zimmer ist zu heiss [kalt] . U اتاق بیش از حد داغ [سرد] است.
Dachbodenleiter {f} U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Ich möchte ein Zimmer für eine Nacht reservieren. U من میخواهم یک اتاق برای یک شب رزرو کنم.
Wir müssen das Zimmer in Ordnung bringen. U ما باید اتاق را آماده [مرتب] کنیم.
Dachbodenleiter {f} U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
nur mit Waschbecken U فقط با دست شویی [اتاق در هتل ]
Darf ich ein anderes Zimmer sehen? U اجازه دارم یک اتاق دیگری ببینم؟
mieten U اجاره کردن [اتاق و آپارتمان و غیره]
Haben Sie etwas auf einer niedrigeren Etage? U در طبقه پایینتر دارید؟ [اتاق هتل]
Haben Sie etwas auf einer höheren Etage? U در طبفه بالاتر دارید؟ [اتاق هتل]
mieten U کرایه کردن [اتاق و آپارتمان و غیره]
Ich möchte ein Zimmer für drei Nächte reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای سه شب رزرو کنم.
Wie viel kostet ihr günstigstes Zimmer? U قیمت ارزانترین اتاق شما چقدر است؟
Haben Sie WLAN im Zimmer? U شبکه بیسیم رایانه در اتاق دارید؟ [در هتل]
Ich möchte ein Zimmer für den einundzwanzigsten Juni reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای ۲۱ ژوین رزرو کنم.
Privatzimmer {n} U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Wie viel kostet ein Zimmer für zwei Personen? U بهای یک اتاق برای دو نفر چقدر است؟
Suite {f} U اتاق [با آشپزخانه کوچک و حمام و میز نهار]
Zimmer frei U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Gästezimmer {n} U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Wie kann ich das Zimmer kühler [wärmer] machen? U چطور می توانم اتاق را سردتر [گرمتر] بکنم؟
Ich möchte ein Zimmer für morgen reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای فردا رزرو کنم.
Mehrbettzimmer nur für Frauen U اتاق چند تخت خوابه فقط برای بانوان
Hotelzimmer sind dort ziemlich teuer. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
einnicken U به خواب رفتن
eindösen U به خواب رفتن
einschlafen U به خواب رفتن
Schlummer {m} U خواب سبک
verschlafen U خواب ماندن
träumen U خواب دیدن
wegdösen U به خواب رفتن
Schlafbett {n} U تخت خواب
Alptraum {m} U خواب آشفته
Alptraum {m} U خواب پریشان
Fiebertraum {m} U خواب پریشان
Bettjacke {f} U لباس خواب
einschlummern U به خواب رفتن
fliessendes Wasser U دستشویی در اتاق است ولی توالت و حمام نیست [مهمانسرا]
einen furchtbaren Traum haben U خواب وحشتناک دیدن
im Tiefschlaf sein U در خواب عمیق بودن
Stapelbett {n} U تخت خواب کپه ای
den Schlaf stören U از خواب بیخواب کردن
Ich habe wie ein Stein geschlafen. U به خواب سنگین رفتم.
Extrabett {n} U تخت خواب اضافه
Einschlafen {n} U خواب رفتگی [اندام]
Tiefschlaf {m} U خواب عمیق [روانشناسی]
Raus aus den Federn! <idiom> U بلند شو از تخت خواب !
Er hat schlafgewandelt. U او در خواب راه می رفت.
aufstehen [aus dem Bett] U برخاستن [از تخت خواب]
wecken U از خواب بیدار کردن
Zusatzbett {n} U تخت خواب اضافه
Zustellbett {n} [Unterbringung von Personen] U تخت خواب اضافه
Doppelbett {n} U تخت خواب با دو دشک
Haben Sie ein rollstuhl-gängiges Zimmer? U شما یک اتاق که قابل دسترس صندلی چرخ دار باشد دارید؟
Wanze {f} U ساس [در تخت خواب] [جانورشناسی]
Kajütenbett {n} U تخت خواب طبقه ای [برجسته]
getrennte Betten {pl} U دو تخت خواب یکنفره جدا
Bett ohne Trittbrett U تخت خواب بدون پله
Hochbett {n} U تخت خواب طبقه ای [برجسته]
verschlafen U دیر از خواب بلند شدن
Etagenbett {n} U تخت خواب طبقه ای [برجسته]
dämmern U چرت زدن [خواب آلود]
Nach dem Essen zieht er sich gerne in sein Arbeitszimmer zurück. U پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
mit den Hühnern aufstehen U خیلی زود از خواب بلند شدن
Alpdruck {m} U کابوس [خواب ناراحت کننده و غم افزا ]
mit den Hühnern zu Bett gehen U خیلی زود به رخت خواب رفتن
umkippen U از خستگی خواب رفتن [اصطلاح روزمره]
einpennen U از خستگی خواب رفتن [اصطلاح روزمره]
Albdrücken {n} U کابوس [خواب ناراحت کننده و غم افزا ]
ohnmächtig werden U از خستگی خواب رفتن [اصطلاح روزمره]
Albtraum {m} U کابوس [خواب ناراحت کننده و غم افزا ]
sich verziehen U از خستگی خواب رفتن [اصطلاح روزمره]
Tiefschlaf {m} U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
Gute Nacht und träum was schönes! U شب بخیر و خواب های خوب ببینی!
Das Bett ist zu weich [hart] . U تخت خواب بیش از حد نرم [سفت] است.
Incubus {m} U کابوس [خواب ناراحت کننده و غم افزا ] [پزشکی]
Stehen Sie morgens früh [spät] auf? U آیا شما صبح ها زود [دیر] از خواب برمیخیزید؟
Alpdrücken {n} U کابوس [خواب ناراحت کننده و غم افزا ] [نوشته قدیمی]
Alptraum {m} U کابوس [خواب ناراحت کننده و غم افزا ] [نوشته قدیمی]
Caravan {m} U کاراوان [نوعی اتومبیل با جای خواب و لوازم اولیه زندگی]
Dämpfe können Schläfrigkeit und Benommenheit verursachen. [Gefahrenhinweis] U بخار و دود می توانند باعث گیجی و خواب آلودگی بشوند [نکته خطر]
Lasterhöhle {f} U اتاق ترسناک و وحشتناک [اصطلاح تحقیر آمیز] [اصطلاح روزمره]
Ich möchte ein Zimmer für eine Person [zwei Personen] reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای یک نفر [دو نفر] رزرو کنم.
Meine Beine kribbelten. U ساق پاهایم [در اثر خواب رفتگی] مور مور می کردند.
das Kribbeln haben U مور مور کردن [در اثر خواب رفتگی]
Recent search history Forum search
1Wohnzimmerمعنی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com